برچسب ها: شعر، شعر مهدوی، امام زمان، مهدی، مهدی موعود، صاحب الزمان، فرج، مناجات، مناجات با خدا، مناجات با حضرت حجت، مناجات با آمام زمان، مناجات با مهدی(عج)، مناجات با امام، ،
حالم بد است نبض مرا یک نگاه کن / آه ای طبیب حال مرا رو به راه کن
دستی بکش بر این سر شوریده لااقل / لطفی به شرم روی غلام سیاه کن
ما را قسم به زلف رهایت رها مکن/ ما را به زیر سایه خود در پناه کن
فکری به حال ما نکنی خوار می شویم / فکری به حال قافله ای بی پناه کن
یک عده صحبت از غم اغیار می کنند / کاری برای زمزمه های تباه کن
ما هرچه می کشیم ز اغیار می کشیم / بیگانه را به مکر خودت سدّ راه کن
قومی به رغم تو ره بیراهه می روند / گمراه را به بارقه ای مرد راه کن
دلها به دست تو بخدا نرم می شود / بی درد را تو جلوه ای از سوز و آه کن
دنیای بی وفا همه ارزانی حریف / ما را رحین منّت یک صبحگاه کن
روزی برادران رسول خدا شویم / روز دگر چه؟ امّت خود را نگاه کن
یوسف به چاه مانده گذشت از برادران / رحمی به حال قاطبه ی رو سیاه کن
یا راحم الغریب قسم بر ولایتت / رحمی بر امیر غریب سپاه کن
وقتی که می روی سوی شش گوشه حسین(ع) / پایین پا به ما نظر از قتلگاه کن
نظرات شما عزیزان: